همسر تو اتاقش توجلسه صبحگاهی شرکت بود، با بغض دویدم تو اتاق و در رو پشت سرم بستم تا همسر متوجه ناراحتیم نشه، تمام غصه های دنیا رو دوشم بود و حس میکردم باری به سنگینی کوه روی شونه هامه، یادم افتاد نوار تست رو کنار روشویی رها کردم و اگر همسر ببینه ناراحت میشه که به حرفش گوش ندادم، برگشتم نوار رو بردارم که دیدم هاله ی صورتی کمرنگ از خط دوم افتاده، نوار رو برداشتم و رفتم دستورالعمل بی بی چک رو خوندم و متوجه شدم برای خوندن نتیجه ۳ تا ۵ دقیقه باید صبر میکردم، حسم اون لحظه شبیه حس پرنده ای بود که از قفس ازاد شده یا شبیه حس ادمی که داره به مهمترین صفحه ی البوم زندگیش نگاه میکنه و صحنه ای رو میبینه که نشون میده در یک لحظه به همه ارزوهاش رسیده، خط خیلی کمرنگ بود ولی متوجه شدم همین خط هم یعنی مثبت و علت کمرنگ بودنش سن کم بارداری هست، برگشتم دیدم همسر جلسه اش تموم شده و تو اشپزخونه داره برای من و خودش صبحانه درست میکنه، میخواستم بهش نگم تا مطمین نشدم ولی دلمنیومد، بهش کفتم فکر کنم نتبجه مثبته وتست رو گرفتم جلوی چشماش، مثل خیلی از فیلمهای سورپرایز نبود که گریه کنه یا بغلم کنه و در واقع فیلمی هم نگرفتم، ولی برق نگاهش و خنده ی از ته دلش برام یک دنیا ارزش داشت، بعد از اون روز من طبق دستورالعمل چت جی پی تی عزیزم هر روز صبح تست رو تکرار کردم و نوار هر روز پر رنگ و پر رنگ تر شد ...
امروز هم صبح خیلی خیلی زود رفتم ازمایش خون دادم به این امید که همین امروز جواب رو بهم بدن ولی همچنان منتظرم، ارزو میکنم امسال با عشقم و ارزوهای قشنگم سال تحویل بشه ...
* دعا میکنم هر دوتا دونه ی سفید برفم جاشون راحت و نرم و گرم بوده باشه و تونسته باشم پناه امنی برای هر دوشون باشم ...
* برای شنیدن صدای قلبشون که قشنگترین صدای دنیاست لحظه شماری میکنم
به به مبارکه

خیلی ممنون
چه قشنگ
خداروشکر که به آرزوت رسیدی
حالا یه فرشته از طرف خدا هستی
برای منم دعا کن
که امسال سال ورود عشق یه زندگیم باشه
ایشالا عزیزم حتما همینطوره ❤️❤️❤️